معجزه توانبخشي بروز معلوليت به هر دليل در يکي از اعضاي خانواده و مخصوصا در کودکان ، مي تواند اختلالات عاطفي و اقتصادي زيادي را در خانواده باعث شود و سهم بسزايي در ضربه زدن به بهداشت رواني اين جامعه کوچک داشته باشد.
طوري که هر يک از اعضاي خانواده را به نوعي در بحران ناشي از اين مساله شريک کند.
حتي مي تواند باعث سردي و تيرگي و محدوديت روابط خانواده شود و ساير اعضا و فرزندان را هم به مشکلات رواني و عاطفي مبتلا کند.
شايد به همين دليل است که والدين کودکان معلول بشدت علاقه دارند خبرهاي معجزه آسايي درباره شفاي فرزندان خود بشنوند.
در حالي که آنها بايد براي جلوگيري از ناراحتي و هزينه هاي بيهوده ، آماده پذيرفتن پاسخهايي باشند که از طرف متخصصان رشته «توانبخشي» دريافت مي کنند.
اين مقاله به معرفي اجمالي «توانبخشي» مي پردازد.
انسان از همان ابتدا براي برطرف کردن دردها و ناراحتي هايش ، روشها و تکنيک هاي مختلفي را به کار برده است.
روشهاي فيزيکي جزو اولين دسته از اين اقدامات بوده است. اين روشها در تعريف کلمه اي تحت عنوان «توانبخشي» گنجانده مي شود.
هر چند که اين کلمه هم براي خود تعريف علمي مشخصي دارد.
توانبخشي مجموعه اي از خدمات و اقدامات پزشکي ، آموزشي ، حرفه آموزي و اجتماعي است که براي بازتواني جسمي ، رواني ، ذهني ، اجتماعي و حرفه اي معلولان و ارتقاي سطح کارايي آنها تا بالاترين حد ممکن به منظور دستيابي معلول به يک زندگي مستقل در جامعه عرضه مي شود.
توانبخشي شامل چه بخشهايي است؟ فيزيوتراپي: در فيزيوتراپي سعي مي شود با استفاده از عوامل فيزيکي مثل گرما، سرما، نور، الکتريسته و عوامل مکانيکي مثل تمرين ها و حرکات ورزشي ، ناتواني اعضاي بدن ، درمان و بهبود شود و بيمار در نهايت بتواند از توانايي هاي باقيمانده اش استفاده کند وناتواني هايش را جبران کند.
هدف فيزيوتراپي اين است که معلول را به يک زندگي مستقل برساند.
البته به طور کلي مي توان اهداف فيزيوتراپي را در موارد زير دسته بندي کرد:
1- آموزش نحوه اصلي تمرين هاي ورزشي به منظور ازدياد قدرت ، سرعت و استقامت
2- تجويز و آموزش طرز صحيح استفاده از وسايل کمکي معلولان مثل عصا، ويلچر، بريس ،کرست طبي ، ابزار کار ويژه معلولان و همچنين نحوه استفاده از پروتز در موارد قطع عضو و غيره
3- جلوگيري از تشکيل و تشديد تغيير شکلها و اصلاح آنها در حد امکان
4- تقويت عضلات و جلوگيري از ضعيف شدن آنها با برنامه هاي تقويتي متعدد
کاردرماني: اين روش نيز به منظور ايجاد حداکثر استفاده از اعضا، پيشگيري از ناتواني و برقراري سلامتي براي افرادي صورت مي گيرد که دچار محدوديت ، اختلال رواني - اجتماعي و ناتواني هاي يادگيري و رشد هستند.
ارتوپدي: ارتوپد، پزشکي است که با عمل جراحي و يا ابزار ديگري مانند بست طبي ، کارکرد استخوان ها، مفاصل و عضلات را حفظ و بازسازي مي کند.
گرچه متخصص ارتوپد به طور سنتي تمام افراد را در سنين مختلف معالجه مي کند، اما در کنار آن رشته تخصصي ارتوپدي کودکان هم به وجود آمده و گسترش يافته است.
ارتوپد کودکان فقط افرادي را درمان مي کند که کمتر از 21 سال سن دارند يا از لحاظ استخوان بندي نابالغ هستند.
اين متخصصان ، عموما معلولان شديد يا افراد مبتلا به فلج مغزي و آسيبهاي ديگر را درمان مي کنند.
متخصصان ارتوپد سعي مي کنند با کاهش استفاده از بست و همچنين حذف آن ، کوتاه کردن مدت جراحي و اقامت در بيمارستان به خاطر راحتي بيمار و خانواده اش ، کودک معلول را به جامعه پيوند دهند.
گفتار درماني: گفتار درماني به درمان افراد مبتلا به اختلالات گفتاري مي پردازد و سعي مي کند مسائلي را که بر مهارت هاي کلامي اثر نامطلوب مي گذارد، برطرف سازد.
اين اختلالات گفتاري شامل نقصهايي است که روي زبان (Language)، گفتار (Speech)، صدا (Voice)و آهنگ صدا اثر مي گذارند.
گفتار درماني مي تواند در خصوص تمام افرادي که به دلايل فيزيکي ، رواني ، محيطي و يا به هر علت ديگر قادر به تکلم صحيح و روان نيستند، انجام پذيرد.
شنوايي شناسي: شنوايي شناسي علم شناخت شنوايي و فرايند شنيداري و اختلالات آن و همچنين شامل ارزيابي و تشخيص نوع و ميزان کم شنوايي ، بازتواني و حفاظت شنوايي است و برپايه علومي مثل تشريح ، فيزيولوژي ، الکترونيک و آکوستيک بنا شده است.
زمينه هاي کاري شنوايي شناسي ، سنجش کمي و کيفي شنوايي ، ارزيابي اختلالات از نظر تعيين محل ضايعه و همچنين تجويز و ارزيابي مشخصات الکترو اکوستيکي است.
از وسايل کمک شنوايي مي توان سمعک را نام برد.
بينايي سنجي: چشم بسياري از افراد دچار عيوب انکساري مي شود.
بينايي سنجي وظيفه دارد با تحت کنترل درآوردن معايب انکساري و انحرافات آشکار چشم ، درصدد رفع و جلوگيري آنها بربيايد.
ارزش مهارت هاي توانبخشي
متخصصان کارآمدي که در زمينه معلوليت کودکان کار مي کنند، بايد علاوه بر کمک صرف به والدين در زمينه مشکلات ناشي از تربيت آنها هم گام بردارند.
متخصصان بايد چنان راه را براي والدين کودکان هموار کنند که آنها بتوانند علاوه بر ايفاي نقش پدر ومادري شان از حداکثر نيرويشان براي بخشيدن توان جسمي و روحي به فرزندانشان بهره ببرند.
آنها بايد بتوانند اطلاعات و مهارت زيادي در اين زمينه داشته باشند و هنگام کار با بچه ها علاوه بر ايجاد روحيه در والدين ، براي همکاران کم تجربه شان نقش مربي را هم ايفا کنند.
آنها بايد از نظر مهارت هاي مشاوره و بيان صاحب نظر باشند و بدانند چه چيزهايي در کودکان ايجاد شوق ، انگيزه و احساس اختيار مي کند.
ضمن اين که بايد بتوانند از مهارت هاي کنترل فشار رواني بهره بگيرند و آن را به ديگران هم بياموزند.
نقل از جام جم