همواره به مادران باردار توصيه مي شود، براي فرزند تولد نيافته خود کتاب بخوانند، قصه بگويند و يا با او حرف بزنند.
گرچه در نگاه اول ، ممکن است اين کارها کمي خنده دار به نظر آيد، اما تحقيقات نشان مي دهد کودکاني که هنوز به دنيا نيامده اند، مي توانند آهنگ ، آوا و سخنها را بشنوند.
براساس تحقيقات ، مشخص شده است ، کودکان متولد نشده مي توانند صداي مادرشان را تشخيص دهند و بين موسيقي اصوات تفاوت قائل شوند، اما اين که آنها دقيقا چه چيزي مي شنوند، هنوز مشخص نشده است.
اخيرا دانشمندان دانشگاه فلوريدا توانسته اند قطعه اي ديگر از اين معادله چند مجهولي را حل کنند. آنها با طراحي برخي آزمايش هاي منحصر به فرد روي يک گوسفند ماده باردار، توانستند بفهمند گوش جنين دقيقا چه صداهايي را مي شنود.
يافته هاي قبلي حاکي بود که جنين انسان احتمالا فرکانس هاي پايين را نسبت به فرکانس هاي بالاتر بيشتر مي شنود. نتايج اين بررسي نيز اين احتمال را تقويت کرده است.
به عبارت ديگر، جنين نسبت به حروف صدادار بيشتر حساسيت نشان مي دهد.
اين تحقيق همچنين مي تواند دليل محکمي باشد براي مراقبت از نوزادان نارسي که در واحد مراقبت هاي ويژه کودکان نگهداري مي شوند.
اين مکانها پر از سر و صداي دستگاه هاي مختلف و همهمه هاي پرستاران است که مي تواند بر جريان رشد و نمو طبيعي اين نوزادان اثر بگذارد.
محققان گوسفند را براي اين بررسي انتخاب کرده اند، چون نتايج آزمايش هاي قبلي نشان داده بود، خاصيت صداهايي که به زن باردار و گوسفند انتقال مي يابد، مشابه يکديگر است.
آزمايش هاي آنها نشان مي داد، رحم به هيچيک از اصوات غير از آنهايي که خيلي بلند هستند، اجازه ورود نمي دهد. حتي ساز و آوازهاي بلند هم احتمالا به قدر کافي پرسرو صدا نيستند، که بتوانند تهديدي براي رشد شنوايي جنين به حساب آيند.
اين پژوهشگران ، روش منحصر به فردي را براي کار خود طراحي کردند: آنها دستگاه کوچکي را درون گوش داخلي يک جنين گوسفند قرار دادند و سپس 64 جمله ضبط شده با يک بلندگو در فضاي باز نزديک گوسفند مادر پخش شد.
صداهايي که اين دستگاه کوچک توانسته بود تشخيص دهد ضبط و براي 30 انسان بزرگسال گذاشته شد، تا اين که دريابند چه مقدار يا چه قسمتهايي از جمله ها را جنين شنيده است.
همچنين براي مقايسه بهتر يک ميکرفن را درون رحم گوسفند و يکي هم در فضاي باز قرار دادند و سپس آزمايش هايي را با انسان ها انجام دادند نتايج بسيار شگفت آور بودند. به عبارت ديگر، قابليت فهم جملات بسيار بالاتر از آن چيزي بود که محققان انتظارش را داشتند.
البته بيشتر صداهايي که به جنين مي رسد، از خود مادر توليد مي شود؛ مثلا صداي صحبت مادر، حرکات وي ، تنفس و صداهاي مربوط به فرآيند گوارش او همگي عوامل توليدکننده صدا هستند حتي در مکاني ساکت باز هم رحم مادر محيطي پر سر و صدا خواهد بود.
علاوه بر اين ، جنين نمي تواند به اندازه گوش کودکان ، يا افراد بزرگتر اصوات را بشنود، زيرا گوش آنها پر از مايعات است.
بيشتر اين صداها از طريق ارتعاشات جمجمه سر به گوش داخلي جنين منتقل مي شود و لذا صداي مادر، در اکثر مواقع ، غالب ترين صدايي است که در رحم به گوش مي رسد.
انسان هاي شنونده شرکت کننده در اين آزمايش توانستند تمامي صداهايي را که در فضاي باز ضبط شده بود بشنوند، اما فقط 70 درصد جملات ضبط شده در رحم و حدود 30 درصد از جملات ضبط شده در گوش داخلي جنين گوسفند با گوش آنها شنيده شد. نتايج آزمايش هاي فوق نشان داد، يک جنين صداي مادرش را مي شنود، ولي از فرکانس هاي بالاتر ناشنوا است.
نوزاداني که نارس متولد شده اند، به اين دليل که مادرشان نمي تواند تمامي 24 ساعت را پيش آنها باشد، از شنيدن صداي مادرشان محروم مي شوند.
به همين دليل ، کودکان نارس در معرض تمامي فرکانس هاي اصواتي که در محل نگهداري آنها وجود دارد، قرار مي گيرند که اين اتفاق مي تواند بر رشد شنوايي اين دسته از نوزادان اثر بگذارد.
نقل از جام جم