بوق هاي غيراستاندارد و آلودگي صوتي در تهران سلامتي مردم را تهديد مي كنند
خطري كه دستكم گرفته ايم
يكي از اتباع كشور كره جنوبي كه براي معاينه به مطب اينجانب مراجعه كرده بود از نحوه استفاده رانندگان ايراني از بوق اتومبيل ابراز شگفتي مي كرد. وي مي گفت: هر تازه واردي به پايتخت ايران خيلي سريع متوجه بوق زدن هاي سريع و بي وقفه بعضي از رانندگان مي شود و مهم تر از آن استفاده رانندگان در شهر تهران از بوق هاي عجيب و خطرناك است. خطري كه اين مهندس خارجي توصيف مي كرد، نه هيولايي است كه به چشم بيايد و نه داراي مشخصاتي است كه خيلي زود متوجه آن بشويم. صداي ناشي از بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را هدف قرار داده است، به مرور تعداد زيادي از افراد مستعد را در سنين ۴۰ به بالا دچار نارسايي شديد شنوايي و حتي كري مي كند. اين خطر بيش از همه مأموران راهنمايي و رانندگي را كه بيشتر از ساير شهروندان در معرض آلودگي صوتي بوق هاي غيراستاندارد قرار دارند، تهديد مي كند. بيماري آرام و بي سروصدا به سراغ فرد مي آيد و زماني كه او به پزشك مراجعه مي كند، قسمت قابل توجهي از اعصاب شنوايي اش مختل شده است.
اين آلودگي افرادي را كه به دلايل مختلف به نقص سيستم دفاعي بدن متبلا مي باشند، بيشتر تهديد مي كند. صداي بوق هاي غيراستاندارد براي اعصاب بسيار ظريف و حساس كودكان و نوزادان يك خطر حتمي است، اما متأسفانه عوارض اين آلودگي، تنها پس از آنكه شخص دوره جواني را پشت سرگذاشت در سيستم شنوايي او بروز مي كند و تقريباً افراد زيادي مبتلا به ناشنوايي شده و ناچارند به سمعك پناه ببرند. مسلماً، اين كودكان معصوم به ويژه نوزادان قادر به دفاع از بهداشت عصبي و سلامتي خود نيستند، اما چرا قوانين كشور و ضابطان قانون در برابر اين معضل بزرگ تهران و ديگر شهرهاي كشور ساكت مانده اند؟ بنده به دلايل شغلي ام تقريباً در طول سال بارها هشدارهاي مربوط به خطر بوق هاي غيراستاندارد را در مقالات، سخنراني ها و حتي ميزگردهاي صدا و سيما ديده و يا شنيده ام، اما متأسفانه تا به حال نه سازمان حفاظت محيط زيست، نه شهرداري تهران و نه راهنمايي و رانندگي، هنوز پاسخ مؤثري به اين هشدارها نداده اند. تقاضا مي كنم سازمان حفاظت محيط زيست، كميسيون كشاورزي و محيط زيست مجلس شوراي اسلامي، وزارت بهداشت و درمان و ساير سازمان هاي مسئول كارشناسان خود را مأمور تحقيق در اين زمينه نمايند كه آيا در هيچ يك از پايتخت هاي جهان اجازه استفاده از اين بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را به طور مستقيم تهديد مي نمايد، داده مي شود و آيا اگر راننده اي مرتكب چنين تخلفي شود، مجريان قانون آن راننده، نصب كننده، فروشنده و توليدكننده بوق هاي آلاينده را تحت پيگرد قانوني قرار نمي دهند؟ هنگام عزيمت از ميدان تجريش به طرف مركز شهر، وقتي به يك راننده جوان تاكسي خطي، درباره غيراستاندارد بودن بوق ماشين اش تذكر دادم، خيلي راحت گفت: اي آقا، اين كه چيزي نيست،...! و متعاقب آن، سه نوع بوق غيراستاندارد را كه روي ماشين اش نصب كرده بود به تناوب به صدا درآورد. وقتي برايش تشريح كردم كه اين بوق حتي براي فرزند او كه مي گفت ۵ ساله است، چه خطرات مهلكي دربردارد، مضطرب شد و گفت در اولين فرصت، بوق ها را از روي ماشين اش برمي دارد. اما، چقدر براي آگاهي مردم از اين معضل بزرگ شهر، اطلاع رساني انجام شده است. مردم چقدر مي دانند كه اين بوق ها، چگونه سلامتي كودكان و نوزادان عزيز و معصومشان را حتي براي ساعاتي كه در شهر يا در خيابان به گردش يا خريد مي روند، به خطر مي اندازد؟
مأموران محترم و زحمتكش راهنمايي و رانندگي ما تا چه اندازه مي دانند كه اين بوق هاي غيراستاندارد، آنها را مي تواند دچار نقص شنوايي و حتي نارسايي حاد شنوايي زودرس كند.
طي ۱۰ سال گذشته كه اين بوق ها به مرور رواج پيدا كرده است تعداد بيماران حس شنوايي و مراجعان به اين مراكز، چندين برابر شده است. يكي از عوارض بسيار خطرناك آلودگي صوتي در تهران به طور اعم و بوق هاي غيراستاندارد به طور اخص كاهش تدريجي توان شنوايي شهروندان است. به طور معمول در دوره هاي گوناگون سني، توان شنوايي رو به كاهش مي گذارد و همه ما پيرمردان و يا پيرزناني را ديده و يا مي بينيم كه به اصطلاح دچار ثقل سامعه بوده و از سمعك استفاده مي كنند اما، آلودگي صوتي علي الخصوص استفاده بي بند و بار از بوق هاي غيراستاندارد در تهران سقف سني ضعف شنوايي را به بالاي ۴۰-۵۰ سال كاهش داده است. بنده حتي شاهد مراجعه جواناني با ميانگين سني ۲۵-۳۰ سال به بيمارستانها و مطب ها بوده ام كه به دليل حساس بودن عصب شنوايي در مقايسه با ديگر افراد مبتلا به اختلالات شنوايي شده اند. يك وقتي هست كه مثلاً براي مقابله با آلودگي صوتي ناشي از پرواز هواپيماها كه مستقيماً بر اعصاب و حس شنوايي ساكنان واقع در محدوده هاي نزديك فرودگاهها يا خط عبور هواپيماها، تأثير مي گذارد نمي توان اقدامات فوري به عمل آورد، اما چرا نبايد براي منع استفاده از بوق هاي غيراستاندارد و خطرناك (براي حس شنوايي و حتي اعصاب و روان شهروند) چاره اي انديشيده شود. اين بوق ها يا از خارج وارد مي شود و يا در داخل توليد مي گردد. آيا نمي شود براي حفظ سلامتي مردم، واردات، توليد و فروش و نصب و استفاده از اين بوق ها را ممنوع كرد؟ آيا سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به اين خطر روزافزون در شهرها احساس مسئوليت نمي كند؟! خارجياني كه به تهران مي آيند، در اين شهر تردد مي كنند و شب و روز با پديده عجيب و باورنكردني بوق هاي غيراستاندارد مواجه مي شوند چه نوع قضاوتي درباره ما خواهند كرد؟... كافي است دستگاههاي مسئول در مورد موتورسيكلت هاي تهران دقت به خرج بدهند تا بدانند، علاوه بر ماشين ها چگونه موتورسيكلت ها، از بوق هاي گوش خراش استفاده مي كنند. سالها پيش، استفاده از بوق هاي بياباني توسط كاميون ها و اتوبوس ها در محدوده شهرها ممنوع بود، اما اين اصل اكنون زير پا گذاشته شده است و تعداد زيادي از ميني بوس ها كه در داخل شهر به حمل و جابجايي مسافر مي پردازند از بوق هاي بياباني استفاده مي كنند! ماشين آمده بود تا وسيله راحتي زندگي ما انسانها بشود اما در تهران، ماشين بلاي زندگي ما شده است و متأسفانه، به اين مسئله مهم توجهي نمي شود.
پزشك متخصص گوش و حلق و بيني
همشهري