--> Audiology iran

 

خواندنيمطالب

وزوزگوش

(Tinnitus)

مقالات

Links


سمعک

كلينيك شنوايي و سمعك سينا

توانبخشي ايران

موسيقي درماني

moniran

ear-hearing

Ali A. Danesh 

the hearing doctor

navid shahnaz

[Powered by Blogger]

نظر خواهي
بيننده گرامي جزو كدام دسته هستيد؟

اديولوژيست
متخصص گوش ،حلق وبيني
دانشجوي اديولوژي
پيراپزشك
ساير افراد

 

سطح وبلاگ
به نظرشمااين وبلاگ برای چه کسانی مناسب است؟

فقط برای متخصصين
هم متخصصين و هم عموم
فقط برای عموم


Current Results

Archives


05/01/2003 - 06/01/2003 06/01/2003 - 07/01/2003 07/01/2003 - 08/01/2003 08/01/2003 - 09/01/2003 09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 02/01/2004 - 03/01/2004 03/01/2004 - 04/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 05/01/2004 - 06/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 07/01/2004 - 08/01/2004 08/01/2004 - 09/01/2004 09/01/2004 - 10/01/2004 01/01/2005 - 02/01/2005 08/01/2005 - 09/01/2005 09/01/2005 - 10/01/2005 04/01/2006 - 05/01/2006 07/01/2006 - 08/01/2006

 

Powered By


Template By



-
 
 

 
   Sunday, July 27, 2003


بوق هاي غيراستاندارد و آلودگي صوتي در تهران سلامتي مردم را تهديد مي كنند
خطري كه دستكم گرفته ايم




يكي از اتباع كشور كره جنوبي كه براي معاينه به مطب اينجانب مراجعه كرده بود از نحوه استفاده رانندگان ايراني از بوق اتومبيل ابراز شگفتي مي كرد. وي مي گفت: هر تازه واردي به پايتخت ايران خيلي سريع متوجه بوق زدن هاي سريع و بي وقفه بعضي از رانندگان مي شود و مهم تر از آن استفاده رانندگان در شهر تهران از بوق هاي عجيب و خطرناك است. خطري كه اين مهندس خارجي توصيف مي كرد، نه هيولايي است كه به چشم بيايد و نه داراي مشخصاتي است كه خيلي زود متوجه آن بشويم. صداي ناشي از بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را هدف قرار داده است، به مرور تعداد زيادي از افراد مستعد را در سنين ۴۰ به بالا دچار نارسايي شديد شنوايي و حتي كري مي كند. اين خطر بيش از همه مأموران راهنمايي و رانندگي را كه بيشتر از ساير شهروندان در معرض آلودگي صوتي بوق هاي غيراستاندارد قرار دارند، تهديد مي كند. بيماري آرام و بي سروصدا به سراغ فرد مي آيد و زماني كه او به پزشك مراجعه مي كند، قسمت قابل توجهي از اعصاب شنوايي اش مختل شده است.
اين آلودگي افرادي را كه به دلايل مختلف به نقص سيستم دفاعي بدن متبلا مي باشند، بيشتر تهديد مي كند. صداي بوق هاي غيراستاندارد براي اعصاب بسيار ظريف و حساس كودكان و نوزادان يك خطر حتمي است، اما متأسفانه عوارض اين آلودگي، تنها پس از آنكه شخص دوره جواني را پشت سرگذاشت در سيستم شنوايي او بروز مي كند و تقريباً افراد زيادي مبتلا به ناشنوايي شده و ناچارند به سمعك پناه ببرند. مسلماً، اين كودكان معصوم به ويژه نوزادان قادر به دفاع از بهداشت عصبي و سلامتي خود نيستند، اما چرا قوانين كشور و ضابطان قانون در برابر اين معضل بزرگ تهران و ديگر شهرهاي كشور ساكت مانده اند؟ بنده به دلايل شغلي ام تقريباً در طول سال بارها هشدارهاي مربوط به خطر بوق هاي غيراستاندارد را در مقالات، سخنراني ها و حتي ميزگردهاي صدا و سيما ديده و يا شنيده ام، اما متأسفانه تا به حال نه سازمان حفاظت محيط زيست، نه شهرداري تهران و نه راهنمايي و رانندگي، هنوز پاسخ مؤثري به اين هشدارها نداده اند. تقاضا مي كنم سازمان حفاظت محيط زيست، كميسيون كشاورزي و محيط زيست مجلس شوراي اسلامي، وزارت بهداشت و درمان و ساير سازمان هاي مسئول كارشناسان خود را مأمور تحقيق در اين زمينه نمايند كه آيا در هيچ يك از پايتخت هاي جهان اجازه استفاده از اين بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را به طور مستقيم تهديد مي نمايد، داده مي شود و آيا اگر راننده اي مرتكب چنين تخلفي شود، مجريان قانون آن راننده، نصب كننده، فروشنده و توليدكننده بوق هاي آلاينده را تحت پيگرد قانوني قرار نمي دهند؟ هنگام عزيمت از ميدان تجريش به طرف مركز شهر، وقتي به يك راننده جوان تاكسي خطي، درباره غيراستاندارد بودن بوق ماشين اش تذكر دادم، خيلي راحت گفت: اي آقا، اين كه چيزي نيست،...! و متعاقب آن، سه نوع بوق غيراستاندارد را كه روي ماشين اش نصب كرده بود به تناوب به صدا درآورد. وقتي برايش تشريح كردم كه اين بوق حتي براي فرزند او كه مي گفت ۵ ساله است، چه خطرات مهلكي دربردارد، مضطرب شد و گفت در اولين فرصت، بوق ها را از روي ماشين اش برمي دارد. اما، چقدر براي آگاهي مردم از اين معضل بزرگ شهر، اطلاع رساني انجام شده است. مردم چقدر مي دانند كه اين بوق ها، چگونه سلامتي كودكان و نوزادان عزيز و معصومشان را حتي براي ساعاتي كه در شهر يا در خيابان به گردش يا خريد مي روند، به خطر مي اندازد؟
مأموران محترم و زحمتكش راهنمايي و رانندگي ما تا چه اندازه مي دانند كه اين بوق هاي غيراستاندارد، آنها را مي تواند دچار نقص شنوايي و حتي نارسايي حاد شنوايي زودرس كند.
طي ۱۰ سال گذشته كه اين بوق ها به مرور رواج پيدا كرده است تعداد بيماران حس شنوايي و مراجعان به اين مراكز، چندين برابر شده است. يكي از عوارض بسيار خطرناك آلودگي صوتي در تهران به طور اعم و بوق هاي غيراستاندارد به طور اخص كاهش تدريجي توان شنوايي شهروندان است. به طور معمول در دوره هاي گوناگون سني، توان شنوايي رو به كاهش مي گذارد و همه ما پيرمردان و يا پيرزناني را ديده و يا مي بينيم كه به اصطلاح دچار ثقل سامعه بوده و از سمعك استفاده مي كنند اما، آلودگي صوتي علي الخصوص استفاده بي بند و بار از بوق هاي غيراستاندارد در تهران سقف سني ضعف شنوايي را به بالاي ۴۰-۵۰ سال كاهش داده است. بنده حتي شاهد مراجعه جواناني با ميانگين سني ۲۵-۳۰ سال به بيمارستانها و مطب ها بوده ام كه به دليل حساس بودن عصب شنوايي در مقايسه با ديگر افراد مبتلا به اختلالات شنوايي شده اند. يك وقتي هست كه مثلاً براي مقابله با آلودگي صوتي ناشي از پرواز هواپيماها كه مستقيماً بر اعصاب و حس شنوايي ساكنان واقع در محدوده هاي نزديك فرودگاهها يا خط عبور هواپيماها، تأثير مي گذارد نمي توان اقدامات فوري به عمل آورد، اما چرا نبايد براي منع استفاده از بوق هاي غيراستاندارد و خطرناك (براي حس شنوايي و حتي اعصاب و روان شهروند) چاره اي انديشيده شود. اين بوق ها يا از خارج وارد مي شود و يا در داخل توليد مي گردد. آيا نمي شود براي حفظ سلامتي مردم، واردات، توليد و فروش و نصب و استفاده از اين بوق ها را ممنوع كرد؟ آيا سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به اين خطر روزافزون در شهرها احساس مسئوليت نمي كند؟! خارجياني كه به تهران مي آيند، در اين شهر تردد مي كنند و شب و روز با پديده عجيب و باورنكردني بوق هاي غيراستاندارد مواجه مي شوند چه نوع قضاوتي درباره ما خواهند كرد؟... كافي است دستگاههاي مسئول در مورد موتورسيكلت هاي تهران دقت به خرج بدهند تا بدانند، علاوه بر ماشين ها چگونه موتورسيكلت ها، از بوق هاي گوش خراش استفاده مي كنند. سالها پيش، استفاده از بوق هاي بياباني توسط كاميون ها و اتوبوس ها در محدوده شهرها ممنوع بود، اما اين اصل اكنون زير پا گذاشته شده است و تعداد زيادي از ميني بوس ها كه در داخل شهر به حمل و جابجايي مسافر مي پردازند از بوق هاي بياباني استفاده مي كنند! ماشين آمده بود تا وسيله راحتي زندگي ما انسانها بشود اما در تهران، ماشين بلاي زندگي ما شده است و متأسفانه، به اين مسئله مهم توجهي نمي شود.
پزشك متخصص گوش و حلق و بيني
همشهري

   [ posted  @ 3:06 PM ] [ ]



چگونه می توان به تربيت شنيداری در کودکان پرداخت؟


   [ posted  @ 12:58 AM ] [ ]



تأخير در سخن گفتن كودكان



مادري كه از تأخير در صحبت كردن كودك خود نگران است، چنين اظهار مي دارد: «پسر من كه ماه گذشته ۳ ساله شده است كودكي شاد، سالم و فعال است كه تمام خصوصيات و فعاليت هاي يك كودك ۳ساله را داراست، به جز آن كه هنوز فاقد مهارت هاي كلامي است. او به صورت تند و ناشمرده صحبت مي كند، اما اكثر كلمات او قابل فهم نيست. زماني كه من كلمه اي را ادا مي كنم و از او مي خواهم كه آن را تكرار كند، نمي تواند مانند من آن كلمه را ادا كند. او براي اينكه واضح و شمرده صحبت كند، به ظاهر بسيار تلاش مي كند. آيا او داراي مشكل است؟»
جواب: «بله، اين مورد يك مشكل است. سئوالي كه در اينجا مطرح مي شود، اين است كه آيا اين مورد به خودي خود با رشد و نمو كودك برطرف خواهد شد، يا نياز به دخالت درمان است؟»
روال عادي صحبت كردن كودكان
يك كودك بايد بتواند تا سن سه سالگي مجموعاً ۶۰۰ لغت با قابليت فهم براي شنونده اي كه كودك را نمي شناسد، ادا كند. بدين ترتيب فردي كه قبلاً صحبت كردن كودك مورد نظر را نشنيده باشد، بايد بتواند از هر ۱۰ كلمه كودك ۸ كلمه آن را به طور روشن و واضح بفهمد.
حال در پاسخ به اين سئوال كه چه زماني يك كودك ۳ ساله را بايد مورد ارزيابي كلامي قرار داد، بايد گفت: زماني كه دايره لغات كودك ۲۰۰ كلمه يا كمتر باشد، جمله هاي كوتاه ادا نشود و كمتر از ۵۰ درصد لغات ادا شده مفهوم باشد، بايد اين ارزيابي انجام گيرد.
كودكي كه در ابتداي اين نوشته مورد بحث قرار گرفت، هر دو محدوديت دايره لغات و پايين بودن قابليت فهم لغات را داراست، پس اين كودك نياز به ارزيابي و دخالت درمان دارد.
تشخيص توسط خانواده
نقش خانواده در تشخيص ناهنجاريهاي رشدي و رواني كودك حائز اهميت بسيار است. زماني كه اعضاي خانواده در مورد نكات رشد و نموي كودك خود نگران مي شوند، پزشك متخصص اطفال بايد به اين نگرانيها، توجه خاصي مبذول دارد.
اما گاهي، خانواده از تأخير صحبت كردن كودك يا اهميت بالقوه آن آگاه نمي شود. در مواردي پزشكان سئوالات صحيح از والدين نمي كنند. به جاي اينكه بپرسيم كودك شما چند كلمه ادا مي كند، بهتر است سئوال شود: كودك شما چگونه خواسته هاي خود را به اطلاع شما مي رساند(جواب در يك كودك ۳ ساله، استفاده از جملات است) و يا آيا افراد غريبه مي توانند بيشتر صحبتهاي كودك شما را بفهمند (جواب بايد بله باشد)؟
اختلال رشد كلامي
اختلال رشد كلامي، اصطلاحي است كه براي نارسايي انتخابي نمو كلام و زبان در كودكاني كه فاقد ديگر تأخيرات رشدي هستند، به كار مي رود. اين كودكان عموماً داراي هوش عادي هستند. همچنين شنوايي و رشد و نمو احساسي- اجتماعي آنها نيز طبيعي است.
ميزان بروز اختلال رشدي كلامي حدود ۱۰-۵ درصد در كودكان قبل از دبستان بوده و پسرها بيشتر از دخترها درگير مي شوند. اگرچه اين اختلال با عوامل ديگري نيز همراه است، اما در اكثر موارد علت ناشناخته است. به علت اينكه معمولاً والدين و اعضاي خانواده كودك مبتلا، داراي سابقه تأخير در سخن گفتن مي باشند، نقش وراثت و ژنتيك را نمي توان ناديده گرفت.
ارزيابي كودك و ارجاع به پزشك متخصص
كودكان داراي اختلال رشد كلامي، بايد بلافاصله به طور كامل مورد ارزيابي و بررسي قرار گيرند. كودك بايد از نظر معاينات و آزمايشهاي فيزيكي و عصبي و همچنين معاينه هاي روانشناسي جهت بررسي سطح هوش مورد بررسي كامل قرار گيرد. از آنجا كه ممكن است كودك دچار كاهش شنوايي باشد و والدين در اين مورد دقت نكرده باشند، شنوايي بايد به طور كامل مورد ارزيابي قرار گيرد. پس از تشخيص، كودك بايد بلافاصله جهت درمان به مراكز مربوط ارجاع داده شود.
پيش آگهي
اكثر اين كودكان از طريق درمان كلامي، تماس با ديگر كودكان قبل از دوران مدرسه (مراكز پيش دبستاني، آمادگي و مهدهاي كودك)، آگاهي خانواده و دخالت آنان و روند تدريجي رشد تا زمان ورود به دبستان به طور واضح و شمرده قادر به صحبت خواهند شد. برخي كودكان ممكن است بعدها در نوشتن يا خواندن كتاب مشكل داشته باشند كه اين مورد نيز مي تواند مورد تشخيص و درمان به موقع قرار گيرد. توجه داشته باشيد كه كودك دچار اختلال و تأخير در سخن گفتن، بايد «بلافاصله» جهت بررسي و درمان به پزشك مربوط ارجاع داده شود. زبان و كلام يك فوريت پزشكي نظير آسم شديد نيست، كه نياز به درمان سريع داشته باشد، اما به دليل آن كه انسان يك موجود اجتماعي است كه در جامعه اي با تكنولوژي و فن آوريهاي پيشرفته زندگي مي كند، زبان پايه و اساسي براي رفع هرگونه نيازهاي حياتي اوست. كودكي كه در بيان خواسته هاي خود به ديگران و درك شدن توسط ديگران دچار اختلال است،در تمام فعاليتهاي زندگي خود دچار اختلال خواهد شد. كودكان ديگر با او بازي نخواهند كرد، ممكن است او را اذيت كنند و بدتر از همه در تلاش جهت صحبت كردن و فهميده شدن عاجز شده و سعي و تلاش خود را متوقف مي كند. بسيار سخت است كه انسان در سكوت رشد كند.
سابقاً پزشكان به والدين چنين مي گفتند: بله صحبت كردن كودك شما دير شده است اما او يك پسر است، منتظر شويد تا رشد كند. اما امروز ثابت شده است كه «دخالت سريع» مؤثرتر است.
ترجمه: عفت اسدي
نقل از روزنامه همشهری

   [ posted  @ 12:34 AM ] [ ]



ناشنوايي اكتسابي از ديدگاه تحليل، عاملي نا تواني در شنيدن و نه فكر كردن




گاهي آدمهايي را ديده ام كه در برخورد با من ميل دارند فرمانده، برتر و آمرانه رفتار كنند. شايد كه ناتواني ام را در شنيدن با ناتواني ام در فكر كردن اشتباه گرفته باشند

من يك مشاور ناشنوا شده ام. منظورم از ناشنوا اين است كه من دچار آسيب شنوايي از نوع اكتسابي آن شدم كه سالها بعد در زندگي ام اتفاق افتاد. گرچه به طور كامل ناشنوا نيستم. فقدان يكي از حس هاي اصلي من بدون شك در زندگي من و اطرافيانم تأثيرات عميقي بر جاي گذاشت. تجربه ناشنوايي، تجربه اي بسيار تلخ بود و من بالاخره پس از مدتها انكار، داغي چنين بزرگ را پذيرفتم و دردمندانه اين ضايعه را به جان خريدم و زندگي و كارم را تغيير دادم.
به اين ترتيب، تغيير خط سير زندگي ام مرا به سوي مشاور شدن رهنمون شد. در حال حاضر، هم كار خود را به صورت مشاور خصوصي دنبال مي كنم و به تازگي هم اولين سال آموزش روان درماني تحليل عاملي(TA) را به پايان رسانده ام. با افراد شنوا و كساني كه شنوايي شان آسيب ديده كار مي كنم. در برخورد با مراجعه كنندگانم از ابزار كمكي راديويي استفاده مي كنم. اين ابزار سامانه هايي براي برقراري ارتباط افراد داراي آسيب ديدگي شنوايي اند و طوري طراحي شده اند كه صدا را از طريق حلقه اي كه به دور گردن مي افتد، به ابزار كمك شنوايي مي رسانند. اين سامانه از يك ميكروفون راديويي كه مراجعه كننده به دست مي گيرد و يك دريافت كننده كه من دارم، تشكيل شده است.
ناشنوايي زندگي را هر روز به مبارزه مي طلبد و ماهيت و اساس ارتباط را زير سؤال مي برد. هر چند برقراري ارتباط در زندگي روزانه همه ما امري حياتي است و خود براي روابط درمانگر يك ضرورت محسوب مي شود. ارتباط سالم در بحث ويژگي هاي خاص نظام تحليل عاملي(TA) در زمره اصول بنيادين است و از همين رو تجربه شخصي من و علاقه ام به اين موضوع يكي از چند دليلي است كه مرا بر آن داشت تا آموزش فعلي ام را در اين باره دنبال كنم.
هر كس كه مشكلات سر راه برقراري ارتباط را تجربه كرده باشد، خواه در ارتباطش با ديگران يا در محل كار، از نااميدي ها، نگراني ها، اضطراب و عصبانيتي كه اين امر مي تواند در پي داشته باشد، آگاه است. نياز چنين انساني به برقراري تماس يك نياز سالم زيستي است و در زمره يكي از نيروهاي محرك اساسي ما است. اما يك انسان به ناشنوايي دچار آمده مجبور است بياموزد تا به شيوه اي كاملاً ناآشنا در جهان شركت بجويد يعني همه حواسش را جمع كند تا حركت لبها را بخواند، حالات چهره را دريابد و براي صداهاي نيمه شنيده معنايي بيابد.
وقتي كه شنوايي ام را رفته، رفته از دست مي دادم، اوايل مي ديدم برخي آدمها طور ديگري با من رفتار مي كنند. شايد گاه داد مي زدند و يا با من به شيوه اي ترحم آميز سخن مي گفتند. كم كم فهميدم كه دركي كه من از خود داشتم، ديگر آن دركي نبود كه برخي ديگر از من داشتند. بحث من، بحث هويت بود. چرا كه دانستن هويت و اينكه ما اعتقاد داريم چه هستيم، اساس حس ما از خويشتنمان است. به همين خاطر يك معلوليت اكتسابي نظير ناشنوايي مي تواند اعتقادي از اين دست را به ورطه نابودي كشاند و از آن به بعد، نگرش توأم با ظن جامعه و حس بدنامي آثار ويرانگر ناشنوايي را دوچندان كند.
هنگامي كه به تأثيري كه تفاوت من مي تواند در ديگران بر جاي گذارد، فكر مي كنم از اين امر آگاهم كه شيوه اي كه براساس آن بسياري از مردم را به مبارزه مي طلبيم، با توجه به تفاوتهاي انساني مان تا چه حد فرق مي كند. براي مثال، هنگامي با مردم رودررويم، طريقه برقراري ارتباط و عملكردم با استفاده از ابزار كمك شنوايي و لب خواني به طور كامل انجام مي شود. ولي نمي توانم از يك تلفن معمولي استفاده كنم و يا از يك ميني كام (كه ابزاري رايانه مانند كوچكي است با صفحه كليد و نمايشگر) استفاده كنم.
من از يك دستگاه كمكي به نام سخن نويس استفاده مي كنم. اين دستگاه را شركت BT با همكاري مؤسسه ملي سلطنتي ناشنوايان ساخته است. من با مخاطبم صحبت مي كنم و اپراتور روي اين دستگاه آنچه را كه او در پاسخ گفته است تايپ مي كند و من مي توانم پيغام تايپ شده را روي نمايشگر رايانه كوچكم ببينم. اگر اين اولين باري باشد كه در چنين حالتي مخاطبم را ملاقات مي كنم، معمولاً اين را در چهره اش مي خوانم كه با نگراني مي پرسد: «اگر شما به ملاقات من بياييد و من مجبور شوم براي برقراري ارتباط با شما از اين اپراتور استفاده كنم، چه كنم؟» و از اين رو معمولاً از من مي خواهد تا هنگام ملاقات كسي را با خود ببرم. از نظر گاه تحليل عاملي كه به تأثير تفاوت خود نگاه مي كنم، مي توانم ببينم كه ديگران در رفتارشان از الگوهاي كاركردي حالات خويشتن خويش استفاده مي كنند. مثلاً در مورد آدمي كه در بالا او را مثال زدم فكر مي كنم كه اين كودك منفي دروني او است كه دچار نگراني است و شايد كمي از اين شرايط تازه و ناشناخته ترسيده است.
ديگراني را هم ديده ام كه در مواجه با ناشنوايي من، خود به خود اظهار كنجكاوي كرده اند و به صراحت گفته اند كه چيز زيادي از فقدان شنوايي نمي دانند و هيچ تجربه اي از آن ندارند. كسي را به ياد دارم كه در برابرم با آغوش باز ايستاده بود و مي پرسيد: «چه كاري مي توانم برايت انجام بدهم؟» مي توان اين رفتار را به مثابه كودك دروني آزاد و مثبت شخص به حساب آورد.
اين را هم مي دانم كه تفاوت موجود در من مي تواند والد دروني مردم را برانگيزد. به همين خاطر شايد بخواهند تا كمكم كنند يا «نجاتم» دهند. حتي با برخي از اين گونه افراد مواجه شده ام كه رفتاري بيش از اندازه حاميانه و بازدارنده در پيش گرفته اند. چنين رفتاري را مي توان به مثابه والد مربي منفي دروني فرد پنداشت كه از موضعي مقتدرانه و برتري خواه نشأت مي گيرد.
گاهي آدمهايي را ديده ام كه در برخورد با من ميل دارند فرمانده، برتر و آمرانه رفتار كنند. (شايد كه ناتواني ام را در شنيدن با ناتواني ام در فكر كردن اشتباه گرفته باشند!) بنابراين چنين افرادي گرچه به طور نامناسب، ولي در مقوله والد دروني كنترل كننده مثبت جاي مي گيرند.
در نخستين ملاقاتمان، آنان كه موضع والد دروني خود را به نمايش مي گذارند، ممكن است كمي احساس غبن كنند و رنجيده خاطر شوند چرا كه درمي يابند كه من به آن حمايتي كه مايلند از آن برخوردارم كنند، نيازي ندارم. يا اين كه شايد به واسطه موضع نامناسب و زيانباري كه گرفته اند، احساس شرمندگي و گناه كنند و اين باعث شود در موضع انكار خود و طرف مقابلش كه من باشم برآيند (I-U-) يا اين كه شايد در برابرم دچار آزردگي و عصبانيت شوند و موضع انكار من و حق به جانبي خود را بگيرند.(I+U-)
البته، من با بسياري آدمها روبه رو مي شوم كه بعد بالغ دروني شان بر آنها حاكم است و مي پرسند كه چگونه مي توانند به بهترين صورت كمكم كنند. اينها از موضع پذيرش خود و منI+U+) ) با من برخورد مي كنند. اين گونه افراد مي توانند دلايل قانع كننده را بيابند و تجربه دمادم خود را از من ارزيابي نمايند و اين گونه احساس خود را از اين چيز ناشناخته براساس چيزي كه از تجربيات گذشته در اختيار دارند، شكل دهند. همه اينها هم مي تواند در چگونگي تعامل ميان من و آن شخص تأثير برجاي بگذارد.
اين الگو در مورد آن شخص اطلاعاتي در اختيارم مي گذارد و بدين ترتيب من مي توانم از آن به بعد به جداسازي رفتارهايي كه ممكن است در تشخيص حالات خويشتن شخص به كار مي آيد، بپردازم. اين امر به من در تعامل با افرادي كه تفاوت مرا يك چالش مي پندارند، كمك مي كند و نيز مي تواند كمكم كند تا آسانتر به تمهيد مقدمات ارتباط نخستينم با آنها بپردازم و اين چنين من هم به نوبه خود، به ارتباطي كه بدان نياز دارم، برسم.
نويسنده: پولين مانكس
ترجمه: رضا بهار
نقل از روزنامه همشهری

   [ posted  @ 12:06 AM ] [ ]



   Friday, July 25, 2003


توانبخشی کاهش شنوايی يکطرفه



افراديكه داراي كاهش شنوائي يكطرفه شديد تا عميق(Severe to Profound ) مي باشند داراي مشكلات زيرند:
1- اختلال در جهت يابي صدا 2- اشكال در درك تلفظ كلمات در حضور نويز زمينه 3- اختلال در تجمع دو گوشي
توانبخشي در كاهش شنوائيهاي يكطرفه
1- افزايش توجه كودك قبل از شروع به سخن گفتن
2- افزايش قوه بينائي در ارتباطات جهت افزايش درك
3- استفاده از كلمات آشنا بجاي جملات پيچيده
4- دادن موقعيت مناسب به گوش بهتر در سر كلاس
5- كاهش مقدار نويز محيط چه در كلاس و چه در خارج كلاس
6- كنترل پيشرفت گفتاري و زباني به صورت آكادميك
7- استفاده از سمعكهاي CROSS
در رابطه با گوش سالم بايد نكات زير رعايت گردد:
الف) از نويز محيط به دور باشد
ب) دور بودن از هر گونه بيماريهاي عفوني
ج) جلوگيري از قرار دادن هر نوع شئي در گوش
د) عدم استفاده از هر گونه داروي اتوتوكسيك
ر) پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي ويژه فصلهاي خاص
ز) ارزيابي سالانه اتولوژيكي و اديولوژيكي

   [ posted  @ 10:54 PM ] [ ]



   Wednesday, July 23, 2003


كاربردABR
1- در بیماراني كه ضربه جمجمه دارند(Head Injury) تا حدودي با ABR محل ضایعه را مي توان كشف كرد. اگر صدمه به ساقه مغز نباشد ، ABRتقریبأ طبیعي است و اگر علت اغماي متابولیك باشد، ABR-طبیعي،مي تواند علامتي براي برگشت اغما بوده، حتي اگر رفلكسها تنفس از بین رفته باشد. در صورت وجود ضایعه در ساقه مغز ، ممكن فقط موج یك موجود باشد یا اینكه امواج 5-4-3 مشاهده شوند. گاهي نیز درضایعه هاي برین استم ، ABR، نرمال بوده، اما شكل امواج تغییر مي كند كه ممكن است تغییرها بصورت افزایش در زمان تأخیر (Latency)امواج ، تظاهر كند.
2- در بیمارانیكه ضایعه هاي Retrocochlear دارند، زمان تأخیر (Latency) امواج ،و طولاني شدن فاصله بین امواج(5-1) دیده میشود. تومور آكوستیك در حدود 98% بوسیله ABR تشخیص داده مي شود كه در مقایسه با آزمایشهاي معمول ادیومتري(40%) ،رفلكس آكوستیك (60-85%) صحت درصد تشخیصي ABR چشمگیر مي باشد.
ABR در حدود 5/3 تا8% (False Positive) و3 تا 5% (False Negative) دارد.
یافته هاي ABR در ضایعات ساقه مغز ، بر اساس سه پاتولوژي زیر خواهد بود : الف) تومورها ب) بیماریهاي عروقي ج) ضایعات عصبي كه میلین از داده اند(Demyelinating Lesion)
در بیماري هاي عروقي ، ایسكمي ثانویه باعث درگیري Cell Body Neurologic Activity شده كه تعدادي از فیبرهاي عصبي را در گرفته است، و باعث كاهش دامنه امواج مي شود. اما، سبب افزایش زمان تأخیر (Latency) نخواهد شد در ضایعه هاي تحتاني ساقه مغز (Low Brainstem)امواج 2-1 طبیعي بوده ، ولي فواصل بین امواج 3و5 غیر طبیعي مي شود.در برخي مواقع امكان دیدن امواج نیز وجود دارد، اما بیشترین تغییرها به صورت طولاني شدن فاصله بین امواج 1و3 مي باشد.
در ضایعه هاي فوقاني ساقه مغز (High Brainstem) ؛ امواج اولیه ، طبیعي و امواج بعدي غیر طبیعي است كه بیشترین تغییر به صورت طولاني شدن فاصله بین امواج 3و5 خواهد بود.
3- Multiple Sclerosis
این اسكلروز اكثرأ باعث طولاني شدن زمان تأخیر موج 5 ، یا سایر امواج مي شود.جرگر معتقد است، كه در مولتیپل اسكلرور، بیشتر موج 3 تغییر مي كند كه این تغییرها متفاوت است. اگر موج 3 نباشد، ضایعه در حدودSup. Olivary Nucleus خواهد بود، وسطح ماسكینگ نیز كاهش پیدا مي كند.
در مولتیپل اسكلروز ، اگر نسبت (Rate)افزایش داده شود، باعث غیر طبیعي شدن ---- مي شود كه بصورت افزایش زمان تأخیر تظاهر مي كند. در مولتیپل اسكلروز،گاهي ابتلاي عصب هشتم وجود دارد كه درنتیجه، موج 1 مشاهده نخواهد شد یا دامنه آن كاهش مي يابد. ABR در تشخیص ودرمان مولتیپل اسكلروز ، مي تواند مؤثر باشد وحتي درحدود 25 تا 50% بیماراني كه علائم نوروفیزیولوژیك نداشته اند، با این روش تشخیص داده مي شوند.
واكنش با زمان تأخیر متوسط(Middle Latency Resp) در مولتیپل اسكلروز گاهي طبیعي وزماني غیر طبیعي مي باشد .بهتر است از كلیك( Click) 2/2 استفاده شود.(جرگر)
4- درجه هوشیاري(Mental State)
در خواب طبیعي واختلال هاي خواب مانندNarcolepsy واغماي متابولیك عمیق، ABR تغییر نمي كند. توقف تنفس در موقع خواب از نوع مركزي یا انسدادي (Obstructive or Central Sleep Apnea)،طولاني شدن زمان تأخیر موج 5 و افزایش امواج 5-1 را مي توان مشاهده كرد.
در سندروم داون(Down Syndrome) كوتاه شدن فاصله امواج 3-1 ودر اوتیسم (Autism)، زمان تأخیر در موج 1 موجود است.
5- در بیماري مینیر (كه ضایعه هاي رتروكوكلئار را رد مي كند) ABR-در حد طبیعي است.
6- در ضایعات حلزوني غیر مینیر ABR در حد طبیعي است.
7- براي مشخص كردن انواع كري حسي - عصبي با اتیولوژي هاي متفاوت(پیر گوشي ، تروماي صوتي، داروهاي اتوتوكسیك و غیره) نیز از ABR استفاده مي شود.
8- اندازه گیري حدود آستانه شنوایي با ABR نیز ممكن است.
9- افراد متمارض را مي توان با ABR مشخص كرد.
10- تشخیص افزایش فشار داخل جمجمه اي خوش خیم با ABR ممكن است.
ارزیابي نتیجه كاشت حلزون (Cochlear Implant ) را با ABR انجام مي دهند.

11- كاربرد ABR دركودكان شامل موارد زیر مي باشد
در كودكاني كه كم شنوایي دارند مي توان حداقل مشخص كرد كه ، آیا گرفتاري عصبي دارند ی ضایعه گوشي و يا هر دو. چون در بعضي موارد عفونتها باعث گرفتاري سیستم شنوایي محیطي و مركزي مي گردند و علائم نورولوژیك توأم با علائم گوشي ایجاد مي كند
عفونتها باعث گرفتاري اختلالهاي عصبي(نورولوژیك) وگوشي(اتولوژیك) مي شوند و لذا علائمي در ABR دارند .كه شامل :
الف) مننژیت باكتریال كه باعث كاهش شنوایي مي شود. علت آن، شايد ابتلاي عصب هشتم ثانویه به رآكسیون فیبروتیك یا چسبندگي باشد. همچنین عفونت نیز ، از طریق Aquduct Cochlea و یا باكترامي، باعث ابتلاي لابیرنت شده و ایجاد كاهش شنوایي مي كند.ABR نیز ، گاهي گرفتاري بخش مركزي را نشان داده است كه خوشبختانه ، برگشت پذیر بوده است
عفونتهاي مادرزادي ، ویروس هرپس-سیتومگال-سرخچه وهمچنین توكسوپلاسموز تمایل به گرفتار كردن سیستم شنوایي دارند. ولي؛ توكسوپلاسموز ،بیشتر باعث ابتلاي چشم مي شود
ب)تومورها: در تومورهاي مخچه اي-پلي(Cerebello-Pontine Angle) ساقه مغز ، مخچه وغیره، گاهي ادیوگرام كاملأ طبیعي دیده مي شود. ولي، ABR غیرطبیعي مي باشد در چنین مواردي است كه محدودیت ABR در ارزیابي شنوایي معلوم مي شود. شایعترین تومور دركودكان گلیوما(Glioma) است كه ABR صددرصد غیرطبیعي بوده است.
ج) خفگي(Asphyxia) : ایسكمي ، دراثر كاهش اكسیژن(Hypoxic Ischemia) شایعترین مشكل نورولوژیكي در نوزادان بوده وهم اكنون شناخته شده است كه هیپوكسي، دومین علت مهم كاهش شنوایي در نوزادان مي باشد وباعث اختلال ساقه مغز نیز مي شود.
وجود ABR غیرطبیعي دراین كودكان ریسك زیادي جهت اختلالهاي نورولوژیك براي مدت طولاني، دارد.بخصوص، اگر دامنه موج 5 ، نسبت به موج2-1 كاهش پیدا كند. ولذا غیرطبیعي بودن ABR-پیش آگهي خوبي ندارد وگاهي منجر به مرگ مي شود.به هر صورت ABR، در تشخیص ، بررسي ودرمان انسفالوپاتي هیپوكسیك مي تواند نقش مهمي را ایفا كند.
د) اختلالهاي سمي متابولیك(Toxic Metabolic Disorder): ABR را حهت تشخیص علت اغما مي توان مورد استفاده قرار داد. زماني كه اتیولوژي اغما ، مسمومیت دارویي باشد ؛ ABR طبیعي است و اگر اغما به علت هموراژي یا تومور، یا بالا رفتن فشار داخل جمجمه اي باشد، ABR غیرطبیعي است.فقط تنها دارویي كه باعث تغییرامواجABR شده است ، لیدوكائین، است. آرام بخش ها ، ضددردها، تغییري درامواج ABR ایجاد نمي كنند.
ر) Leukodystrophy Sphingilipidosis Neuroidegenerative Disorder
در اینگونه بیماريها كه گرفتاري ساقه مغز و سیستم شنوایي دارند، ABR غیرطبیعي وجود دارد ، ولي در بعضي موارد كه گرفتاري در ناحیه بالاي برین استم مي باشد،ABR طبیعي، ولي MLR و LVR غیرطبیعي است. وحتي با این روش مي توان تشخیص افتراقي را مطرح ومحل ضایعه را هم تعیین ومشخص كرد كه بیماري تا چه اندازه پیشرفت داشته است.
س) ضربه(Truama): اثرهاي ضربه در كودكان هنوز بطور جداگانه مطالعه نشده است. ولي ، در بزرگسالان انجام شده وچنانچه برین استم صدمه دیده باشد، تغییرهایي در زمان تأخیر و دامنه امواج ABR مشاهده مي شود.
و) اختلالهاي كروموزومي وناهنجاریهاي مادرزادي:(Chromosomal Disorder And Structural Malformation): كروموزومهاي غیرطبیعي و سندرومهاي ناهنجاري زا(Malformation) باعث غیر طبیعي شدن ABR مي شوند. شایعترین آنها سندروم داون(Down Syndrome) است. این بیماري ها نامهاي فراواني دارند، اما، هنوز مطالعه زیادي روي آنها صورت نگرفته است. ولي، حداقل براي بررسي سیستم شنوایي و احتمالأ در بهبودي صحبت كردن بیمار مي توان از ABR كمك گرفت.
ه) اختلال هاي رواني (Psychiatric Disorder): مطالعات و تحقیقهایي توسط دانشمندان ومحققین در این زمینه در حال انجام است.
12- تعیین سمعك: در كودكان كم شنوا ، با استفاده از رفلكس آكوستیك و روشهاي رفتاري (Bohavioral Method And Acoustic Reflex Method) مي توان تا حدودي سمعك مناسب را تعیین كرد. هم اكنون نیز، به كمك ABR براي كودكان نیازمند ، مي توان سمعك مناسب با دقت بیشتري را نسبت به روشهاي قبل ، تعیین كرد.
استفاده از ABR براي تعیین سمعك ، به صورت Standard Sound Field است
13- استفاده ABRدر اعمال جراحي : ABRرا در حین اعمال جراحي (Intra Operating Monitoring) تومورهاي (C.P.A) حفره خلفي جمجمه ، جراحي هاي قلبي-عروقي، كاردیوواسكولار مي توان استفاده كرد.
ABR دخالت دارند: البته باید توجه داشت كه عوامل زیر در ضمن اعمال جراحي در ترسیم
1-مواد بیهوشي 2- داروهاِیي كه روي C.N.S اثر مي كند. 3- درجه حرارت 4- فشار خون شریاني 5- اثر گازهاي تنفسي
6-هماتوكریت 7- تعادل الكترولیتها 8- مواد مهار كننده عصبي-عضلاني 9- تعداد تحریكها

در مورد جراحي تومورهاي C.P.A ، اگر در حین عمل جراحي صدمه اي به عصب هشتم وارد شود، باعث اختلال در امواج ABR مي شود. بطوریكه اگر روي عصب هشتم ، فشار وارد شود، ABR مشاهده نمي شود. اما بعد از رفع فشار ، ABR به حالت نرمال برمي گردد همچنین Kveton خاطر نشان مي سازد كه اگر ABR ضمن اعمال جراحي تومور آكوستیك بكار رود باعث حفظ شنوایي بیشتري خواهد گردید.
در اعمال جراحي قلبي- عروقي از هیپوترمي استفاده مي شود كه باعث تغییر در زما تأخیر(Latency) مي شود. بطور مثال، ABR یك بیمار در حرارت 18 درجه حذف شده و پس از بازگشت به حالت طبیعي(36درجه) ، دوباره ترسیم شده است، و این از فوائد ABR است، كه باعث جلوگیري از ضایعه غیر قابل برگشت در برین استم مي شود.
پیگیري بیماران مبتلا به اغما در ICU از نظر وضعیت نورولوژیكي : بیماراني كه در اغما هستند، به علت ادم مغزي، مایع C.S.Fآنان افزایش یافته كه در نهایت باعث مي شود كه به مغز وعروق مغزي فشار بیاورد . ABR در این نوع بیماران ، در تعیین وتشخیص ضایعه كمك مي كند . بویژه آنكه ، مستلزم هوشیاري وهمكاري بیمار در ترسیم ABR نمي باشد. در این صورت ضایعه هاي برین استم و اشكالهاي آناتومیكي گوش را مي توان مشخص كرد. (شكستگي استخوان تمپورال ، قطع عصب هشتم ، فشار روي عصب هشتم ، هموتمپانوم ودر رفتگي استخوانچه ها).
با تفسیر ABR حتي قبل از ظهور علائم و با معاینه كامل ، مي توان در مورد درمان اغمایي تصمیم گیري كرد.
بیمارانیكه به علت تصادف به بیمارستان آورده مي شوند، جهت جلوگیري از عوارض ، با توجه به علل زیر ، باید تست ABR بر روي آنها انجام شود.
1- تشدید شدن علائم عصبي 2- پارالیزي شیمیایي 3- اغماي باربیتورات 4- تعیین مرگ مغزي
5- نمره ضربه مغزي با توجه به اینكه G.C.S كمتر از 3 یا4 باشد. 6- حمله هاي هیپوكسیك بدون بالا رفتن فشار داخل مغزي
7- ثابت نبودن فشار داخل مغزي كه ریسك انتقال ، جهت اسكن داشته باشد.
به هر صورت، ABR در ICU باید بصورت یك كار رایج درآید، زیرا كه براي پیگیري و اندیكاسیون عمل و درمان دارویي ضرورت دارد.

   [ posted  @ 2:53 PM ] [ ]



   Tuesday, July 22, 2003


ايجاد سوراخهای متعدد درلاله گوش خطرناک است



پزشکان ايجاد سوراخهای متعدد درلاله گوش خطرناک است را برای استفاده از گوشواره و حلقه های تزيينی ،خطرناک میدانند.
محققان می گويند عفونت در بخش بالايی لاله گوش به سرعت به غضروف آن آسيب می رساندو منجر به تغيير شکل دائمی وشديد لاله گوش می شود. گفتنی است در صورت بروز عفونت استفاده از آنتی بيوتیک غالبأ بی تأثير است ، زيرا هيچ رگی برای رساندن دارو به غضروف وجود ندارد

   [ posted  @ 10:43 PM ] [ ]



   Sunday, July 20, 2003


تلفن همراه بر روي حافظه كوتاه مدت مردان تاثير مي گذارد



حافظه كوتاه مدت در افرادي كه از موبايل استفاده می کنند، بهتر فعاليت مي كند. اين نتيجه در حال حاضر فقط براي مردان صدق مي كند.

طبق گزارش دانشگاه برد فورد (Brad Ford)، محققان انگليسي با تحقيق بر روي 60 دانشجوي پسر دريافتند كه قرار دادن گوشي موبايل بر روي گوش، حافظه كوتاه مدت را تقويت مي كند.
جيم اسميت (Jim Smythe) و برندا كاستل Brenda Costall به دانشجويان تمريني را دادند كه آنها از 12 مفهوم، لغات ممكن بسياري از يك هرم را به خاطر بياورند. اين افراد به هنگام انجام اين تست گوشي موبايل روشن يا خاموشي را بدون اينكه شخص از آن اطلاعي داشته باشد، بر روي گوش سمت چپ خود داشتند.
بعد از بررسي تست ها مشخص شد حافظه كوتاه مدت در افرادي كه موبايل آنها روشن بوده است، بهتر فعاليت مي كند. اين نتيجه در حال حاضر فقط براي مردان صدق مي كند. زيرا دانشمندان اين مسئله را فقط بر روي آنها بررسي كرده اند و از آنجا كه تاثير پرتوهاي الكترومغناطيسي ساطع شده از موبايل بر روي مردان و زنان يكسان نيست، نمي توان اين مسئله را به خانمها نيز نسبت داد. اين دانشمند هشدار مي دهد كه تقويت حافظه كوتاه مدت در مردان نبايد به هيچ عنوان مثبت تلقي شود. اگر پرتوهاي الكترومغناطيسي واقعاً تاثيري بر روي عملكرد مغز داشته باشند، احتمالاً مي توانند زيانبار نيز باشند.

   [ posted  @ 11:32 AM ] [ ]



   Friday, July 18, 2003


تاريخچه ABR
اولين تاريخچه اي درباره نوشته شده است توسط هالوول ديويس درسال 1976ميلادي مي باشد كه پدرAEP خوانده مي شودودرسال1971توضيحهايي مربوط به توسط ويلتسون جوت به رشته تحريردرآمدودرسال1977نيزروشهاي مشخص اين دستگاه درمورد تومورهاي عصب هشتم ،بوسيله براكمن توضيح داده است.
دردهه هاي اخيرElectric Response Audiometry كاربرد وسيعي دربيماريهاي گوشي و مغزي پيدا كرده است.اهميت اين دستگاه به این دلیل كه درهرمكاني براحتي قابل استفاده بوده واحتیاج به اتاق آكوستيك و همكاري بيمار ندارد. به علاوه ،مصرف داروها هم بجز موارد معدودي اثرهاي چندان محسوسي بر روي آن ندارند. هم اكنون ،اين دستگاه بطور رايج در بسياري ازموارد كاربرد دارد كه در فرصتهاي بعد در باره آنها توضيح خواهم داد.همانطور كه فعالیت مغزي و قلبي را بوسیله الكتروانسفالوگرافي والكتروكارديوگرافي ثبت وضبط مي كنند مي توان پتانسيل الكتريكي كه از سيستم شنوايي حاصل مي شود را ثبت كرد. اما پتانسيل الكتريكي در مقايسه با ايمپالس هاي الكتريكي در مقايسه با ايمپالس هاي الكتريكي كه از سایر قسمتهاي بدن (مغز،قلب وعضلات) منشأ میگيرند ناچیز است.بنابراین،اندازه گیري پتانسیل الكتریكي كه نتيجه تحريك صوتي بوده واز سیستم شنوایي منشأ مي گیرد توسط كامپیوتر ثبت خواهد شد و این پتانسیل كه حاصل جمع ميانگین پاسخهاي حاصل شده است.در نتیجه :
1) مجموع تخليه الكتريكي (Discharge) تعداد فیبرهاي عصبي یا سلل عصبي،
2) پتانسيل حاصل شده توسط دندریتها مي باشد
---------------------------------------------------------------------------------------------------
تعاریف
1- ABR
اگر توسط یك محرك صوتي (Signal) سیستم شنوایي را در ناحيهSubcortical تحریك كنیم،بعد از یك میلي ثانیه ،یك سري امواج در حدود 15 عدد در مدت 10 میلي ثانیه ایجاد مي شود. این روش ثبت امواج الكتريكي، كه بر اثر تحریك فيبرهاي عصب شنوايي حاصل مي شودABR(Auditory Brainstem Response) ناميده مي شود كه در حقيقت پاسخ آكسونهاي عصبي خواهد بود

(منطقه شنوایي در كورتكسSylvian Fissure وSub Temporal Gyrus مي باشد كه در ناحیهParietal Operculum قرار دارد)
2- واكنش با زمان تأخیرمتوسط MLR(Middle Latency Response)
بعد از اینكه 10میلي ثانیه تمام شد،اگر تحریك ادامه داده شود (خصوصیات تحریك صوتي متفاوت است)، وزمان تا 100میلي ثانیه افزایش پیدا كند، دو موج دیگر نیز حاصل مي شود كه امواج و نامیده مي شوند. این امواج حدود 30میلي ثانیه و60میلي ثانیه از شروع تحریك پیدا مي شوند كه پاسخ دندریتها بوده ومنشأ آنها در ناحیهSubcortex مي باشد. اما محل دقیق آنها مشخص نیست كه به آنها MLR گفته مي شود
از آنجایيكه محل پاسخ بالاتر از ساقه مغز و در كورتكس است، لذا بیمار مي تواند در پاسخ تست، نفوذ كند. بدین صورت كه خواب بیداري بیمار ودارها در پاسخ تست مؤثر خواهند بود. ثانیأ ، حركتهاي اضافه عضلات(Muscle Artifact) نیز در پاسخ تأثير مي گذارد.

3- واكنش با زمان تأخیر طولاني LVR (Late Vertex Response)
افزایش زمان تحریك، بیش از 100میلي ثانیه، تولید موجي خواهد كرد كه P2 نامیده مي شود و منشأ آن از قشر مغز بوده وپاسخ دندریتها است. ولي، محل دقیق آن معلوم نیست.(180-190ثانیه). این مرحله از پاسخها را LVR گویند.
4- P300
اگر زمان تحریك افزایش داده شود، در 300میلي ثانیه نیز موجي ظاهر مي شود كه به آن P300 مي گویند كه محل آن در قشرمغز است ولي محل دقیق آن هنوز معلوم نیست. شكل4
5- پتانسیل جمعي(Summation Potential)
پاسخ حلزون نسبت به فركانس با مدت بالا بوده ویا پاسخ سلولهلي مویي خارجي وداخلي كه بصورت جریان مستقیم مي باشد.منشأ این پتانسیل را احتمالأ حاصل اختلاف پتانسيل سلولهاي مویي داخلي وغشاي تكتوريال و یا اختلاف فشار بين SV و ST در حین تحریك صوتي مي دانند.

6- First Cochlear Sustained Direct Current
پتانسیلي است كه حدس زده مي شود به خاطر غیر قرینه بودن غشاي بازیلار،وبعلت اختلاف فشار بین اسكالاتمپاني واسكالاوستیبولي، در مدت زمان تحريك ایجاد مي شود .
7- پتانسیل فعالیت عصب شنوایي(Action Potential)
پتانسیلي است كه از نوع متناوب بوده و حاصل مجموعه پاسخ نورونها یا فیبرهاي عصبي است كه به
علت تحریك شنوایي درگیرشده واز طریق دریچه گرد یا حلزون مشخص مي شود
8- Cochlear Microphonic
پاسخ حلزون، نسبت به صوت ساده در فركانس هاي پایین است. كه ادامه یك جريان متناوب مي باشد و بیشتر به علت تحریك سلولهاي مویي خارجي بوده ورسینوزوئیدال است.و همچنین تصور مي شود كهC.M در محل اتصال سلولهاي مویي با غشاي تكتوریال ودرنتیجه خمیده شدن موها بر روي سلول و به طریق ایجاد مي شود. ازسویي، چون پاسخ حلزون به صورت انتشاري خواهد بود و اطلاعات دقیقي از محل خاصي را نمي دهد ، استفاده كلينكي رایجي ندارد.GibsionوBeagly،C.M را جهت افتراق ضایعه هاي كوكلئارو رتروكوكلئار، استفاده كرده اند. به طوریكه در ضایعات كوكلئار،Cochlear Microphonic كاهش یافته در صورتي كه در رتروكوكلئار نرمال است.
9-Sustained Cortical Potential
عبارت است از ادامه پاسخ مستقیم (DC) كه از ناحیه قشرمغزي (قسمت شنوایي) سرچشمه مي گیرد.
10- FFR(Frequency Fllowing Response)عبارت است از پاسخ متناوب
(AC) كه از هسته هاي متعدد منشأ مي گیرد. این پاسخ 6میلي ثانیه بعد از شروع تحريك ومتعاقبFrequency Of Tonal Stimulation دیده مي شود؛ عقیده بر این است كه تكرار موج 5، با همان منشأ خواهد بود.
11- موج منفي آهسته 10(Slow Negative10)يكي از نكات منفي
ABR این است كهClick ایجاد شده، در فركانسهاي بالاي 4000هرتز بوده وفركانسهاي پایین و متوسط درگیر نمي باشند وجهت رفع این مشكل، و درسال 1979 از استفاده كردند كه 10میلي ثانیه پس از تحریك موج حاصل شده راSN10 گویند.
پاسخSN10 یك پتانسیل جمجمه است كه بوسیله تحریكTone Burst درفركانس هاي 500-1000 -2000 هرتز ایجاد مي شود. مورفولوژي مشخص وقابل اعتماد در شدت dB25 حاصل
مي شود وبرخي از متخصصین معتقدند، كه از كورتكس اولیه شنوایي ایجاد خواهد شد.

   [ posted  @ 2:27 AM ] [ ]



   Wednesday, July 16, 2003


نرم افزاري براي كمك به ناشنوایان


یك برنامه كامپیوتري جدید قادر است زندگي میلیونها تن را كه دچار مشكلات شنوایي هستند ،متحول كند.
پژوهشگران اروپایي نرم افزار پیشرفته اي طراحي كرده اند كه ناشنوایان را قادر مي سازد با تلفن صحبت كنند. این نرم افزار موسوم به«Synface» توسط محققان انگلیسي، هلندي و سوئدي تهیه شده و آخرین مراحل آزمایشي خود را مي گذراند.
این نرم افزار صحبت گوینده پشت تلفن را بهیك چهره مصنوعي كه مشغول صحبت است، تبدیل مي كند. كاربران مي توانند با اتصال گوشي تلفن عادي خود به كامپیوتر با تلفن صحبت كنند وصداي گوینده آن طرف خط را بشنوند. براي بهبود سیستم محققان سیستم لب خواني را به نرم افزار مذكور افزوده اند. در این سیستم یك چهره سه بعدي روي صفحه كامپیوتر ظاهر مي شود كه حركات لب و زبان گوینده را تقلید مي كند. به این ترتیب ناشنوا مي تواند از روي صفحه كامپیوتر لب خواني كرده و ضمنأ تلاش كند صداي گوینده را از آن سوي خط بشنود. آزمایشات اولیه این نرم افزار با موفقیت همراه بوده است.
دكتر«جونز بسكو» از مؤسسه تكنولوژي سلطنتي سوئد و یكي از محققان این پروژه تحقیقاتي تأكید مي كند كه به آزمایشات وسیعتر و بیشتري براي كاربرد این سیستم توسط ناشنوایان نیاز داریم . به عقیده وي طي یك سال آینده نمونه تجاريآن توسط عموم روانه بازار خواهد شد. این نرم افزار همچنین به كساني كه دچار سنگیني گوش هستند كمك شایاني مي كند

   [ posted  @ 11:30 PM ] [ ]



   Sunday, July 06, 2003


زنان بيشتر از مردان از صداهاي بلند رنج مي برند
------------------------------------------------------------------
واكنش مردان و زنان نسبت به صداهاي بلند و ناگهاني متفاوت است. به طور مثال، زنان از يك صداي ناگهاني خيلي بيشتر از مردان وحشت مي كنند و رنج بيشتري مي برند. تحقيقات نشان مي دهد كه آقايان در اثر صداي مهيب و بلند، بيشتر دچار تعجب مي شوند تا ترس.

دانشمندان مي گويند: "ما نمي توانيم بر اساس اين تحقيقات مدعي شويم مردان و زنان بر اثر صدا، با تفاوت زيادي دچار تنش و استرس مي شوند، ولي آنچه كه آشكار است تحمل زنان در برابر صدا، كمتر از مردان است.
در يك آزمايش كه در يك محل اداري صورت گرفت، 20 مرد و 20 زن مورد مطالعه قرار گرفتند و واكنشهاي آنها در برابر آژير خطر آتش سوزي مورد بررسي قرار گرفت. زنان با شنيدن صداي آژير، مضطرب شدند، ولي مردان از ناگهاني بودن صدا تعجب كردند. زماني كه صداي آژير به حد گوشخراشي رسيد، مردان كمتر از زنان ناراحت شدند.

   [ posted  @ 2:17 AM ] [ ]




خفاشها با گوش مي بينند
-------------------------------------------------------------------------
خفاشها از دير باز به عنوان پرنده اي پستاندار و منحصر به فرد مورد توجه انسان بوده اند. زيست شناسان در حدود 200 سال پيش بود كه نسبت به توانايي پرواز خفاشها در شب و تشخيص موانع اطراف كنجكاو شدند. آيا آنها به كمك چشمان خود و نور متفاوت اشيا قادر به تشخيص هستند؟ دانشمندان با گذاشتن موانع متعدد در محيط متوجه شدند كه خفاشها بدون برخورد به اين موانع مسير خود را به راحتي تعيين مي كنند. اما زماني كه گوش آنها را با نوعي خمير مسدود ساختند، در جهت يابي دچار مشكل شدند و با موانع برخورد كردند. دانشمندان به اين نتيجه رسيدند كه گوش، براي جهت يابي خفاشها در شب، اندامي حياتي است. اما اينكه چگونه خفاشها به كمك گوش خود قادر به ديدن اشيا هستند هنوز مشخص نبود. دانشمندان در سال 1938 به كمك ميكروفن هاي بسيار حساس پي بردند كه خفاشها بي صدا در هوا حركت نمي كنند، بلكه اصوات ماوراي صوتي از خود توليد مي كنند كه براي انسان قابل تشخيص نيست. آنها در سال 1943 موفق شدند بدون كمك گرفتن از ابزار، موفق به شنيدن صداي گونه اي از خفاشها شوند. آنها با بستن دهان خفاش با وسيله اي كه باز و بسته مي شد، پي بردند. موقعي كه دهان خفاشها بسته است، در جهت يابي دچار مشكل مي شوند. پس نتيجه گرفتند كه خفاشها از طريق دهان يا بيني صداهاي ماوراي صوت توليد مي كنند و از طريق گوش بسيار حساسٍ خود، انعكاس صوت را پس از برخورد به اشيا دريافت مي كنند. به اين ترتيب، از محيط اطراف تصويري شنوايي مي سازند. اما اين روش براي مسافتهاي طولاني مناسب نيست و قدرت شنوايي حيوان بسيار كاهش مي يابد. برعكس، براي مسافتهاي نزديك بسيار خوب عمل مي كند. هر چه نوسانات انعكاس صدا در ثانيه بيشتر باشد، طول موج صدا كوتاه تر است. انعكاس صداي برخورد به حشرات با اشياي محيط تفاوت دارد.

خفاشها مانند نور چراغ قوه، سطح وسيعي از محيط اطراف خود را با اين صدا مي پوشانند و مي توانند به راحتي انعكاس برخورد صدا به طعمه خود را تشخيص دهند. مدت زمان انعكاس صدا، فاصله طعمه را براي خفاش مشخص مي كند. علاوه بر اين، كيفيت و وضعيت انعكاس صدا و جهت طعمه و بزرگي آن را نيز نشان مي دهد. هر چقدر طعمه بزرگتر باشد، صدا شديدتر منعكس مي شود. آنها اين مقادير را موقتا به حافظه مي سپارند و بعد دوباره در تاريكي به راه خود ادامه مي دهند.

ايجاد تصاوير موقت از محيط و قابليت ديد كم خفاشها، آنها را قادر مي سازد كه انواع انعكاسها را از يكديگر تمايز دهند. آنها با قدرت حافظه اي كه دارند، اگر در محيطي كه قبلا پرواز كرده اند دوباره پرواز كنند، بدون برخورد به اشياء راه خود را پيدا مي كنند. از حافظه خود در اين خصوص كمك مي گيرند و از صرف انرژي زياد براي توليد صداي مجدد جلوگيري مي كنند. در محيطي آشنا فقط گاهي براي صيد طعمه صدا توليد مي كنند. اگر در محيط انبوهي مانند جنگل پرواز كنند، در فواصل كوتاه، صدا توليد مي كنند و بسته به محيط بين 5 تا 20 بار در ثانيه جيغ مي كشند. خفاشها براي اينكه طعمه را گم نكنند، در ازاي هر 5 ميلي ثانيه، يك بار جيغ مي كشند. (يعني حداكثر 200 بار در ثانيه). خفاشها هرگز بدون طعمه نمي مانند و قادر هستند بين صداي حاصل از طعمه با صداي اشياي ديگر تفاوت قائل شوند. خفاشها با 977 تيره به گروه پستانداران تعلق دارند.

   [ posted  @ 1:34 AM ] [ ]



سر و صداي زياد و ضعف شنوايي

در بخش حلزوني گوش داخلي ،مژكهاي ظريف و بسيار ريزي وجود دارند كه انواع صدا را دريافت مي كنند و به ارتعاش در مي آيند. اين ارتعاشات طي يك روند دقيق به پيامهاي عصبي تبديل شده و از طريق اعصاب به قسمتي در قشر مخ رفته و در آنجا اصوات مختلف درك مي شود.

جالب است كه بدانيم، صداهاي بلند باعث مي شوند تا اين مژكها ضعيف يا شكسته شوند، اين نوع اختلال شنوايي قابل برگشت نيست. صداي بلند از عوامل بسيار مهمي است كه مي تواند ضعف شنوايي متوسط تا شديدي را ايجاد كند. دانشمندان بر اين باورند كه ضعف شنوايي ناشي از صداي بلند در بين نوجوانان و جوانان بسيار شايع است. اين گروه سني به توصيه ها و درخواستهاي والدين در خصوص شنيدن موسيقي با صداي قابل قبول و بي ضرر ، توجهي نمي كنند.

ضعف شنواييٍ ناشي از صداي بلند مي تواند در خانه و مدرسه مشكل ساز باشد زيرا اين مشكل باعث كندي يا وقفه در يادگيري كودك در مدرسه خواهد شد. فقدان شنوايي ناشي از سروصداي بلند مي تواند بتدريج در طي سالها، آسيب مستمر ايجاد نمايد.
حتي اسباب بازيهايي كه شدت صداي آنها از حد مجاز بيشتر است، مي توانند خطر ساز باشند. آسيبهاي شنوايي در اثر صداي زياد، قابل پيشگيري است و آموزش توسط والدين در اين مورد، اهميت به سزايي دارد.

   [ posted  @ 1:22 AM ] [ ]